وبلاگ دکتر محمد اسماعیل نظری

دکترای مهندسی برق-قدرت

وبلاگ دکتر محمد اسماعیل نظری

دکترای مهندسی برق-قدرت

۱۵ مطلب با موضوع «معماهای قدیمی» ثبت شده است

پرتقال فروشی که به ظاهر ساده لوح به نظر می رسید همسایه ی جدید خود را که اتفاقا معلم ریاضی بود به مهمانی دعوت کرد .

همسایه از پرتقال فروش پرسید: بچه هایتان کجا هستند؟ پرتقال فروش گفت : مشغول بازی هستند.

همسایه پرسید :چند فرزند دارید  و هریک چند سال دارند؟

پرتقال فروش با زیرکی جواب  داد :سه پسر دارم که حاصل ضرب سن آن ها 72  است و مجموع سن آن ها با شماره ی پلاک خانه مان برابر است !

همسایه که با مسئله ای غیر منتظره روبه رو شده بود فورا به در خانه ی پرتقال فروش رفت و شماره ی پلاک آن را نگاه کرد.

آن گاه بازگشت و گفت: مسئله مبهم است.

پرتقال فروش گفت:ببخشید  حق با شماست .بزرگ ترین پسرم به دوچرخه سواری خیلی علاقه دارد!

سن هر یک از بچه ها را بدست آورید؟

  • محمد اسماعیل نظری

خانواده ای دو فرزند دارد

می دانیم یکی از آنها پسر است

احتمال اینکه فرزند دیگر نیز پسر باشد چقدر است؟


  • محمد اسماعیل نظری

محمد به دو نفر میخواد روز تولدش رو بگه

اول 10 تا گزینه بهشون میده:

13 فروردین        15 فروردین       19 فروردین 

 17 خرداد        18 خرداد 

  12 تیر         13 تیر  

12 اسفند         15 اسفند         17 اسفند

بعد ماه تولدش رو به نفر اول و روزش رو به نفر دوم میگه.

نفر اول: من نمیدونم تولد محمد کی هست اما مطمئنم نفر دوم هم نمیدونه

نفر دوم: اولش من هم نمیدونستم اما با حرف نفر اول الان میدونم

نفر اول: با این حرف من هم الان میدونم.

تولد محمد کدوم روز بوده و چرا؟

  • محمد اسماعیل نظری

سه نفر برای خرید ساعتی به یک ساعت فروشی مراجعه میکنند.

قیمت ساعت ۳۰ هزار تومان بوده و هر کدام نفری ۱۰ هزار تومن پرداخت میکنند

تا آن ساعت را خریداری کنند…

 بعد از رفتن آنها ، صاحب مغازه به شاگردش میگوید قیمت ساعت ۲۵ هزار تومان بوده.

 این ۵ هزار تومان را بگیر و به آنها برگردان

 شاگرد ۲ هزار تومان را برای خود بر میدارد

 و ۳ هزار تومان باقیمانده را به آنها برمیگرداند. (نفری هزار تومان)

 حال هر کدام از آنها نفری ۹ هزار تومان پرداخت کرده اند . که ۳*۹ برابر ۲۷ میشود

 این مبلغ به علاوه آن ۲ هزار تومان که پیش شاگرد است میشود ۲۹ تومان

 

هزار تومان باقیمانده کجاست ؟

  • محمد اسماعیل نظری

این سوال هوش دکترا برای رشته های فنی و مهندسی در سال 1390 بوده است

کدام سطح بزرگتر است؟ ( در کمترین زمان ممکن و کمترین راه حل)

الف) X

ب) Y

ج) برابرند

د) اطلاعات کافی نیست


توجه: قطر نیم دایره کوچک با شعاع نیم دایره بزرگ برابر است

  • محمد اسماعیل نظری

16 رفیق دور آتش نشسته بودند

ناگهان پلیس می آید و می گوید کی دزدی کرده

یکی از ذفقا می گوید بیژن دزدی کرده

پلیس مستقیما به سراغ بیژن رفته و او را دستگیر می کند

چطور پلیس بیژن را تشخیص می دهد؟

  • محمد اسماعیل نظری

شخصی در حال مرگ بود و قبل از مرگش او وصیت کرد: من 17 شتر و 3 فرزند دارم
شتران مرا طوری تقسیم کنید که بزرگترین فرزندم  نصف انها را و فرزند دومم یک سوم انها را و فرزند کوچکم یک نهم مجموع شتران را به ارث ببرند

وقتی که بستگانش بعد از مرگ او این وصیت نامه را مطالعه کردند  متحیر شدند و به یکدیگر گفتند ما چطور می توانیم این 17 شتر را به این ترتیب تقسیم کنیم؟
و بعد از فکر کردن زیاد به این نتیجه رسیدند که تنها یک مرد در عربستان می تواند به انها کمک کند
بنابراین انها به نزد امام علی رفتند تا مشکل خود را مطرح کنند

حضرت علی (ع) چگونه مشکل آنها را حل کرد؟

  • محمد اسماعیل نظری

در یک اتاق تاریک 3 (سه) کلاه قرمز و 2 (دو) کلاه آبی قرار داده ایم. 2 (دو) نفر بینا و 1 (یک) نفر نابینا وارد اتاق می شوند و هر کدام یک کلاه را بر سر می گذارند و از اتاق خارج می شوند. چون اتاق تاریک بوده است دو نفر بینا نیز مانند فرد نابینا قادر به تشخیص رنگ کلاه خود نیستند. بیرون از اتاق هر یک فقط به کلاه دیگران نگاه می کنند و درباره رنگ کلاه روی سر خودشان قضاوت می کنند ...
بینای اول: من نمی دانم که کلاهم چه رنگی است.
بینای دوم: من هم نمی دانم که کلاهم چه رنگی است.
نابینا: من می دانم که کلاهم چه رنگی است !!
سوال: چطور دو نفر بینا نتوانستند رنگ کلاه روی سر خود را تشخیص دهند ولی فرد نابینا متوجه رنگ کلاه خود شد؟!

  • محمد اسماعیل نظری

زندانی دارای دو در است، یکی در آزادی و دیگری دَرِ اعدام. این زندان دارای دو زندانبان است که یکی از آنها راستگو و دیگری دروغگوست. خودِ زندانبانان همدیگر را به خوبی می شناسند. در این زندان مردی محبوس است که نمی داند کدامیک از زندانبانان راستگو، و کدامیک دروغگو است؟ به او اجازه می دهند، از هر یک از زندانبانان که دلش می خواهد سؤالی بکند و از پاسخ طرف مقابل بفهمد در آزادی کدام است تا از آن خارج شود. پرسشی که او باید بکند تا به آزادی او بینجامد چیست؟

  • محمد اسماعیل نظری

در اتاقی یک زن و شوهر نشسته اند. یکنفر هم در حال خواندن نماز است، نفر چهارم هم روزه دارد. به ناگهان مردی از در وارد می شود، با واردشدنِ او، این زن و شوهر به هم حرام می شوند. نماز آن شخص و روزه نفر چهارم هم باطل می گردد. چطور چنین چیزی ممکن است

  • محمد اسماعیل نظری